۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

بار دیگر حسی که دوستش داشتم...

این روزها هوای انتخابات بدجور گرم و شرجی است.یاد ایام انتخابات 76 افتادم و جنب و جوش این روزهای حامیان میرحسین، خون آن روزها را در رگ می دواند. حس خوبی دارم از این تلاش...از این روبان های سبز که نماد یک پیوند اجتماعیو همبستگی مدنی است...کاش اصلاح طلبان قدر این همبستگی را می دانستند.
امیدوارم میرحسین آنقدر دانا باشد که در صورت رفتن به کاخ پاستور از این نیروی اجتماعی بهترین بهره را ببرد.
بدجور دلم گرفته...از مردمی که با وجود خار در چشم و جان باز هم دم از احمدی نژاد میزنند.گاهی یاد این مثل می افتم که " خلایق هرچه لایق"اگر باز هم عوام فریبی برنده شود چه؟اگر باز هم همه خواب باشند چه؟اگر...
اگر این بار هم احمدی نژاد رای بیاورد به بی ایمانی مردم ایران ایمان می آورم.اگر باز احمدی نژاد رای بیاورد از این کشور و این خاک سفیه پرور می روم.
به قول شریعتی ملتی که تاریخ خود را نداند آن را تکرار خواهد کرد!!
پ.ن1: چقدر بگم تاریخ معاصر ایران رو بخون؟!؟!
پ.ن2: یا علی سید!!!

هیچ نظری موجود نیست: