زندگي سراسر حل مسئله است
- خداي من كليدواژه حل مسئله است
- كار من انتخاب روش حل مسئله است
- زيباترين روش،شگفتانگيزترين روش است
- مهم رسيدن به جواب است و اين خود شگفتانگيزترين مسئله است
در واقع شگفتي و شگفتزدگي دريچه ورود به جهانهاي جديد و حل مسئله است.تفاوت افراد مختلف هم در همين است مثل فرق فيلسوفها و افراد عادي،فيلسوفها در مقايسه با افراد عادي مثل بچههاي كوچك در مقابل بزرگترها هستند،چطور؟
با يك مثال مسلئه را روشنتر ميكنيم:
فرض كنيد اول صبح است و مادر در آشپزخانه مشغول شستن ظرفهاي ديشب است.صبحانه روي ميز آماده است و بچه كوچك خانواده هم روي زمين مشغول بازي است.پدر وارد ميشود و سر ميز صبحانه مينشيند و مشغول خوردن صبحانه ميشود.تا اينجا همه چيز عادي است.به يكباره پدر از روي صندلي خود بلند شده و شروع به پرواز در فضاي آشپزخانه ميكند و بين زمين و آسمان معلق ميشود.
به نظر شما مادر و كودك چه عكسالعملي از خود نشان ميدهند؟
احتمالا مادر با ديدن اين وضعيت جيغ بلندي ميزند و بشقابي كه در دستش است به طرفي پرتاب ميشود و از حال ميرود.
اما كودك با تعجب و دهان باز اين وضعيت پدر را تماشا ميكند و از اين حركت پدر لذت ميبرد و احتمالا هم از سر شادي خندهاي ميكند.
ويژگي و تفاوت كودك با مادرش در اين است كه مادر روي زمين بودن پدر را به جهت عادت كردن به اين امر،طبيعي و پرواز كردن او را غير طبيعي ميداند به همين خاطر از ديدن پرواز پدر به جاي شگفتزدگي دچار ترس و وحشت ميشود.
اما كودك چون به اين امور عادت نكرده و به صورت يك اصل برايش درنيامده است، پرواز كردن پدر او را شگفتزده ميكند و از ديدن اين منظره لذت ميبرد در واقع او در مواجه با اين مسئله شروع به درك و شهود آن ميكند.
اين تقريبا همان حالتي است كه يك فيلسوف در مواجه با امور دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر