۱۳۸۵ دی ۲۴, یکشنبه

عیب و دوست داشتن
تو را با تمام عیب هایی که داری دوست دارم.
تو را فراسوی مرزهای تنت دوست دارم.
برای يک آدم سالم دوست داشتن عيب های آنکه دوستش داری بزرگترين نشانه عشق است.
ديدگاه کلاسيک به دنبال معشوق متعالی است. اما اشتباه است. عشق دوست داشتن عيبهای معشوق است. آگاه بودن به آن است یعنی یک عشق زمینی. به قول نيچه ديدن سويه اهريمنانه شخصيت اوست. و گرنه عشقی کورانه است. رشدی با آن نيست.شاید به همین خاطر است که اینقدر به ادبیات مغرب زمین و به موسیقی کلاسیک آن علاقه دارم چون بر خلاف ادبیات عرفانی ما کاملا زمینی و ملموس است.وقتی از معشوق می گوید کاملا لمسش می کنم،وقتی رمانی مثل رمان "عاشق" مارگریت دوراس را می خوانی تصور آنچه هست به راحتی خواب دیدن است هرچند که متعلق به ساحتی دیگر است. من هميشه باور داشته ام که رابطه انسان و خدا از رابطه عاشقانه قابل شناسايی است. به قول مولانا عشق اسطرلاب اسرار خدا ست. می خواهی اسرار خدا را بشناسی بهتر است درک انسانی تر و همه جانبه تری از عشق پيدا کنی.

۲ نظر:

اتفاق گفت...

اینجا که چیزی نیست که!!!!!!!!

ناشناس گفت...

سلام هرچي.......